http://maryam1995.ParsiBlog.com
| ||
افتاب می شود نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره اب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست افتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن تمام اسمان من پر از شهاب می شود تو امدی ز دورها ودورها زسرزمین عطرها ونورها نشانده ای مرا کنون به زورقی زعاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره می کشانیم فراتر از ستاره می نشانیم نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم
چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های اسمان کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان به بیکران به جاودان
کنون که امدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیر پا مرا دگر رها مکن مرا ازاین ستاره ها جدا مکن
نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره اب می شود صراحی سیاده دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود به روی گاهواره های شعر من نگاه کن تو می دمی و افتاب می شود [ دوشنبه 90/11/10 ] [ 2:6 عصر ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : برزخ ] [ Weblog Themes By : barzak ] |